من اعتقاد دارم که خدای بزرگ، انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، و ارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و می بینیم که مردان خدا بیش از هرکس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده اند، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است، که گویی بندبند وجودش، با درد و رنج جوش خورده است، حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت، که نظیر آن در عالم دیده نشده است، و زینب کبری را ببینید، که با درد و رنج انس گرفته است.
(شهید مصطفی چمران / کتاب بینش و نیایش)
+
امام
صادق علیه السلام فرمودند:
1. طلبتُ
الجنة، فوجدتها فی السخأ:
2. و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة:
و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه گیری (البته از نوع مثبت و سازنده) یافتم.3. و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»:
و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدای تعالی و رسالت حضرت محمد (ص) یافتم.4. و طلبت السرعة فی الدخول الی الجنة، فوجدتها فی العمل لله تعالی:
سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.5. و طلبتُ حب الموت، فوجوته فی تقدیم المال لوجه الله:
و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.6. و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فی ترک المعصیة:
و شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.7. و طلبت رقة القلب، فوجدتها فی الجوع و العطش:
و رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.8. و طلبت نور القلب، فوجدته فی التفکر و البکأ:
و روشنی قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.9. و طلبت الجواز علی الصراط، فوجدته فی الصدقة:
و (آسانی) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.10. و طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاة اللیل:
و روشنی رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.11. و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الکسب للعیال:
و فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.12. و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته فی بغض اهل المعاصی:
و دوستی خدای تعالی را جستجو کردم، پس آن را در دشمنی با گنهکاران یافتم.13. و طلبت الرئاسة، فوجدتها فی النصیحة لعباد الله:
و سروری و بزرگی را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.14. و طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قلة المال:
و آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در کمی ثروت یافتم.15. و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر:
و کارهای پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شکیبایی یافتم.16. و طلبت الشرف، فوجدته فی العلم:
و بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.17. و طلبت العبادة فوجدتها فی الورع:
و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزکاری یافتم .18. و طلبت الراحة، فوجوتها فی الزهد:
و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.19. و طلبت الرفعة، فوجدتها فی التواضع:
برتری و بزرگواری را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنی یافتم.20. و طلبت العز، فوجدته فی الصدق:
و عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم، پس آن را در راستی و درستی یافتم.21. و طلبت الذلة، فوجدتها فی الصوم:
و نرمی و فروتنی را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.22. و طلبت الغنی، فوجدته فی القناعة:
و توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.23. و طلبت الانس، فوجدته فی قرائة القرآن:
و آرامش و همدمی را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.24. و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فی حسن الخلق:
و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.25. و طلبت رضی الله، فوجدته فی بر الوالدین:
و خوشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم، پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.
مستدرک الوسائل، ج 12،
ص 173 - 174، ح 13810
یوسف (ع) می دانست تمام درها بسته است، اما به خاطر خدا، حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش بازشد... اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند، به سوی درهای بسته برو، چون خدای تو و یوسف یکی است!
علی محمد مؤدب
ساده دلی را دیدم که به قرآن و خدا اعتراض داشت؛ می گفت: مگر خدا نمی گوید از خود تعریف نکنید، مگر نمی گوید «منم» نگویید، پس چرا هر جای قرآن را باز می کنی، او از خودش می گوید که چه کرده ام و چه نکردم و از خودش دم می زند؟! گفتم: ما از بس خودمان را پیچیده ایم و به بت ها و حجاب ها چشم دوخته ایم، او می خواهد خودش را نشان بدهد، که من هستم که جلوه کرده ام و تو هستی که در جلوه ها مانده ای و آن ها را بت ساخته ای و در آن محدوده ها مانده ای، راه بیفت...
مرحوم علی صفائی حائری (ع.ص) / صراط
حضرت امام صادق علیه السلام: « سه کار
است که اگر مؤمن بیاموزد، عمرش زیاد و نعمتش پایدار می گردد:
طول دادن سجده و رکوع در نماز، زیاد نشستن سر سفره در حضور مهمان، خوش رفتاری با خانواده. »
نرم افزار « 40 داستان و روایت از زندگی حضرت امام صادق علیه السلام »
هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع می کرد به خوندن، تا اسم امام حسین علیه السلام می اومد، حاجی رو می دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می شد با روضه امام حسین علیه السلام...انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد.
یه بار وسط روضه، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش.
گریه کنون اومد پیش من. گفت:
«بابا منو دوست نداره. هر چی گفتم جوابم رو نداد.»
روضه که تموم شد، گفتم:« حاجی، مصطفی این طوری می گه.»
با تعجب گفت:« خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم.»
از
بس محو روضه بود....
راوی: همسر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری
جهت مشاهده ی در سایز اصلی، بر روی تصویر کلیک کنید
برای شادی قلب مطهر امیر المؤمنین علیه السلام، صلوات
1. کسى که به کارهایى که مردم را خوشایند نیست، بشتابد، مردم آنچه را که نمی دانند در حق او می گویند!
2. و اللّه از زمان وفات پیامبر صلّى اللّه علیه و آله تاکنون مرا از حقّم کنار زده اند و آن که همسانم نبوده بر من مقدم کرده اند.
3. اصحاب جمل جوشیدند و خروشیدند، ولى کارشان قرین سستى و شکست شد. ما تا حمله نبریم، نمىخروشیم، و تا باران نباریم، سیل جارى نمى کنیم!
4. گشایش امور با عدالت است، کسى که عدالت، او را در مضیقه اندازد، ظلم و ستم، مضیقه ی بیشترى براى او ایجاد مى کند.
5. اگر باطل بسیار باشد، از گذشته چنین بوده، و اگر حق اندک باشد، زیاد شدنش را امید هست.
6. کسى که براى غیر حق عمل کند، خداوند او را براى دریافت مزد به همان غیر واگذار کند!
7. انسان هر چند صاحب ثروت باشد، از عشیره ی خود بى نیاز نیست، نیازمند است که آنان با دست و زبان از او دفاع کنند.