- در روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام به
خادمشان که نمی توانست به زبان عربی صحبت کند، فرمودند: به هر زبان می خواهی بگو، من متوجه می شوم. بنابر این تمامی ائمه به همه زبان ها آشنا هستند؛
لکن به خصوص فارسی صحبت کردنِ برخی ائمه از جمله امیر مؤمنان، امام کاظم، حضرت رضا،
و امام هادی علیهم السلام در روایات مطرح شده است.1
- ابو هاشم جعفری: در مدینه، امام علی النقی علیه السلام با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی
که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند. وی از اسب پیاده شد و جای اثر پای اسب امام
را بوسید! او را قسم داده و خواستم از سخنان امام به من خبر دهد. بغا پرسید: هذا
نبیّ؟ این شخص پیامبر است؟ گفتم: پیامبر نیست.
گفت: او مرا با نامی که در سرزمین های ترک نشین در
کودکی صدا می زدند و هیچ کس تا امروز از آن خبر نداشت، صدا زد!2
- علی بن مهزیار: به
محضر امام علی النقی علیه السلام شرفیاب شدم و امام
به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. او
که سقلابی (اهل سقلاب که ظاهراً منظور، اسلاو باشد) بود، در هنگام بازگشت بسیار
شگفت زده بود، پرسیدم: چه خبر شده است؟ گفت: چگونه شگفت زده نشوم! امام هادی علیه السلام پیوسته به زبان سقلابی (اسلاوی)
همانند یکی از خود ما سخن می گفت، به گونه ای که تصور کردم او سقلابی است و در
آنجا بزرگ شده است!3
- ابو هاشم جعفری: من
با متطیب در محضر امام علی بن محمد النقی علیه السلام به فارسی سخن گفتم.
امام روی به من نموده و با تبسم فرمود: گمان می کنی غیر از تو کسی فارسی را به خوبی
نمی داند؟ متطیب به امام عرض کرد: جانم فدای شما باد! شما فارسی را خوب می دانید؟ امام
پاسخ دادند: آری!4
- از اباصلت هروی: حضرت
امام رضا علیه السلام با مردم به لغت های ایشان گفتگو می کرد و به خدا سوگند
که از نظر لغت و زبان، فصیح ترین و داناترین مردم بود؛ روزی به آن بزرگوار عرض
کردم: یابن رسول الله! از آشنایی شما به این زبان ها در شگفتم. حضرت فرمود: من حجت
خدایم بر خلق او و حق تعالی حجتی را بر قومی فرا نگیرد در حالی که آن حجت الاسلام
و المسلمین به زبان های ایشان عارف نباشد. آیا سخن امیر المومنین علیه السلام به
تو نرسیده است که فرمود: فصل خطاب به ما داده شده
است و آیا فصل خطاب غیر از شناختن زبان هاست؟!5
پی نوشت:
1. اصول کافی 1/482 ، 282
بحارالانوار 26/190
2. بحارالانوار، ج 50، ص 124
3. همان، ج 50، ص 130؛
بصائرالدرجات، صص 249-333.
4. بحارالانوار، ج50، صص 136-137
5. عیون اخبار الرضا/ باب 54/ ص 552