کمکم بسیاری از همسایههای شیعه هندی داشتند به او مشکوک میشدند، آن شیعه هندی همسایهای جدید بود و نزدیک به 6 ماه میشد که به شهر کربلا آمده بود، او کشور و زادگاهش، هندوستان را برای همیشه رها کرده بود تا بقیه عمرش را در کربلا، در مجاورت مزار پاک امام حسین(ع) زندگی کند، ظاهرش نشان میداد که آدمی جلیلالقدر است.
شیعه هندی در یکی از محلههای کربلا خانهای تهیه کرده بود و حالا بعد از 6 ماه، بسیاری از همسایههایش، او و خانوادهاش را به خوبی میشناختند، همه همسایهها و آدمهایی که در این شش ماه با او دیدار و برخوردی کرده بودند او را شیعهای معتقد و پاک و با تقوا یافته بودند، اما به مرور و با گذشت زمان بعضیها متوجه یک موضوع و مسئله غیر عادی و عجیبی درباره آن شیعه هندی شده بودند.